اختلافات ایران و عربستان ذاتی اما قابل حل است
✳️ فیاض زاهد در گفتگو با خبرآنلاین: اختلافات ایران و عربستان ذاتی اما قابل حل است/ ۳
⬅️ فضای جدیدی بعد از ترامپ در منطقه بوجود آمده است. هم اسرائیل و هم عربستان در دوره اوباما منزوی شده بودند. ولی بعد از دوره ترامپ فضای جدیدی برای آنها گشوده شده است و از این فرصت به هر نحو می خواهند علیه ایران استفاده کنند. گویی این کشورها نگران این هستند که هر آن احتمال رفتن ترامپ و سوختن این فرصت هست و به همین خاطر منطقه در شدیدترین حالت تنش خود است.
⬅️ در اسرائیل مدتها است که یک دولت راست گرا سرکار است و هیچ وقت اقبال راست افراطی انقدر خوب نبوده است. ۸ سال آن که با دوره احمدی نژاد مصادف بود که بهشت دوران نتانیاهو است و اسرائیلی ها بیشترین استفاده را از نوع سیاست ورزی او کردند. ۴ سال بعد دوره ای است که اسرائیل روی کمپین ضد برجام سرمایه گذاری می کند ولی در کاخ سفید دیگر به نتانیاهو گوش فرا نمی دادند، اصولا نتانیاهو سیاستمدار محبوبی نبود. می توان اسناد رسانه ای ارائه کرد که اساسا نتانیاهو برای اروپایی ها هم چهره جذابی نیست. اشاره می کنم به گفته فاش شده اوباما و سارکوزی که سارکوزی می گوید من وقتی این (نتانیاهو) را می بینیم کهیر می زنم و اوباما می گوید خوب است تو سالی یکبار او را می بینی من هر هفته با او درگیرم! این سخنان بازتابی از یک باور عمومی در بین اروپایی ها بود که از نتانیاهو و سیاستهای نژاد پرستانه تنش افزای او، چه در ارتباط با شهرک های اسرائیلی و نوع تعامل آن با فتح و دولت خودگردان رضایت نداشتند. حداقل او با نُرم های بین المللی سازگاری نداشته است. اما آمدن ترامپ که بازتابی از نارضایتی نهفته در درون جامعه امریکا و ترکیبی از جنبش ضد مهاجرت و ملی گرایی افراطی و پوپولیسم مبتنی بر ناکارامدی مسیر های عقلانی سیاست و در نتیجه تن دادن به نوعی ناسیونالیسم افراطی با تکیه بر تمایلات جنگ طلبانه بود شرایط را تغییر داد. اگر به تاریخ اروپا نگاه کنیم می بینیم که دولتهای اینچنینی فرجامهای هولناکی داشتند. مانند اینکه پوپولیستها وقتی نمی توانند از تهییج توده ها پاسخ های مناسب بگیرند آنها را به سمت جنگ سوق می دهند تا بحران را به شکل اساسی پاک کنند و نه اینکه برایش راه حل پیدا کنند.
⬅️ به نظر می رسد در چنین فضایی که یک دولت معقول در ایران در سرکار است و برجام را به سرانجام رسانده و این تنها پرونده ای است که از شورای امنیت به شکل خوشی بیرون آمده است(پرونده عراق هنوز از شورای امنیت خارج نشده است با اینکه کشوری تحت نفوذ ایالات متحده است) از این رو کار ظریف عملکردی قابل تکریم است و روش ایران بر مبنای تعامل ادامه دارد. اما عربستان تغییر کرده است. قبلا روش محافظه کارانه و پنهان سیاست ورزی به دلیل طولانی بودن دوران زمامداری چهره های برجسته عربستانی، مانند وزرا و پادشاهان، علیرغم نزاع های پنهان خانوادگی فرزندان عبدالعزیز و علیرغم اختلافات پنهانی که وجود داشت ادامه پیدا کند و سعی می شد این سنت خانواده ای و ارتباطات عاطفی در ظاهر حفظ شود، اما در حال حاضر شاهد یک تغییر سیاسی کاملی هستیم. از این جهت که نظام سیاسی عربستان کهنسال و فرسوده شده بود و امکان پاسخ به سوالها و نیازهای عربستان را نداشت.
⬅️ عربستان بخاطر توصیه های امنیتی که به آن صورت گرفته نیازمند یک دشمن جدید و ملموس است که این دشمنی با آموزهای وهابیت هم سازگاری داشته باشد. در این آموزه ها ایران شیعی در صدد دراز کردن دست خود برای کنترل خاورمیانه است و این دست، با خلافت تاریخی و با آن سنت مذهبی که عربستان نمایندگی می کند در تعارض است و وقتی با تحریکات امنیتی سرویسهایی مانند موساد و مواضع سیاسی عرب، همراه می شود در کنار جاه طلبی و تمایل به ایجاد جنگ آتش افروزی در منطقه ترکیب مناسبی بوجود می آید. ثبات و دموکراسی و پیشرفت مردم سالاری دینی در ایران مدل بسیار خطرناکی برای دولتهای مرتجع و محافظه کار است، دولتهایی که معمولا پشت به مردم داشته و به نیروهای خارجی تکیه دارند.
⬅️ ایران در طول سالهای گذشته علیرغم انتقادات مختلف توانسته هر سال انتخابات برگزار کند و مشاهده می شود که فاصله تاریخی طولانی با کشورهای عربستان و پاکستان و کشورهای همسایه دارد. هیچ کشور مسلمانی در منطقه در خاورمیانه بجز ترکیه با ایران قابل مقایسه نیست. اطراف ما پر از جنگ و کینه و عداوتهای تاریخی است. ولی ما انتخابات گسترده ای را برگزار می کنیم و چرخش نخبگان به راحتی شکل می گیرد و در حالی که در معرض تهدیدات مختلفی هستیم امنیت انتخابات به بهترین شکل تامین می شود. البته چالش هایی وجود دارد ولی اینها هم نشان از تجربه موضوعی جدید در تاریخ سیاسی است. این مدل می تواند برای بسیاری خطرناک باشد، حتی منافع قدرتهای بزرگ را تهدید کند. در کنار این تمرین دمکراسی یا چیزی که مردمسلاری دینی می نامیم قدرت نظامی و امنیتی قابل ملاحظه ای داریم.
⬅️ ما در بسیاری از مولفه های منطقه ای نظر و حضورمان تاثیر گذار است و این باعث می شود آن ترکیب سه گانه اسرائیل، عربستان و دولت افراطی و ماجراجویانه امریکا برای ما خطرناک باشد. دو قدرت بزرگ جهان اسلام که پهناور و اثر گذار هستند یکی ایران و سعودی است. اگر در هر منازعه و مجادله ای این دو شکسته شوند یعنی هم ایران و هم عربستان، برنده واقعی اسرائیل خواهد بود. در تضعیف عراق، تضعیف لیبی یا سوریه مهمترین کشوری که سود برد اسرائیل است. از این رو ضمن اینکه باید حواسمان به امنیت ملی و غرور و پرستیژ ملی است، باید به این سیاستمداران تازه کار جاه طلب سعودی هم کمک کرد که تصمیمات درست بگیرند. ما نباید خودمان را در ورطه احساسات و رفتارهای عوام فریبانه قرار دهیم. سیاست خارجی عرصه رفتارها و سخنان پرتنش در نماز جمعه و هیاتها نیست. این موضوع بسیار پیچیده است.
⬅️ به نظر من باید از اعزام حجاج استقبال کرد. چون می تواند قدمی به جلو باشد. از هر سطحی از گفت و گو باید استقبال کرد.
⬅️ عربستان سعودی با وضعیت پیچیده ای روبرو است. از طرفی عربستان باید نشان دهد با برتری ایران در تعارض است تا از بحرانهای درونی خودش که در دو سطح است، بکاهد. یک بخش آن اقتصادی است. ۳۹ درصد مردم عربستان زیر خط فقر زندگی می کنند. عربستان برای اولین بار در چند سال گذشته با کسری بودجه روبرو شده است. کاهش قیمت نفت بر ساختار آن هم تاثیر داشته است. همچنین جنگ بی حاصل دو ساله در یمن که صدها هزار دلار هزینه دارد بر دوش عربستان سنگینی می کند بدون اینکه دستاوردی وجود داشته باشد. در آخرین انتخابات و تشکیل دولت در لبنان، ایران برنده منازعه بود و عربستان بصورت سنتی هم ماجرا را واگذار کرده است. در سوریه دولت در وضعیت برتری قرار دارد و ایران یکی از مدعیان اصلی در تحولات سوریه است. در عراق یک دولت شیعی داریم و روابط بسیار دوستانه ای با ایران دارد. این وضعیت، حالت شکننده ای برای عربستان شکل می دهد. مجموعه این عوامل باعث می شود ماجرای عصبی و نا متعادل عربستان با قطر نیز خود را نشان دهد. هر چند به نظر می رسد در بحران قطر با کشورهای بایکوت کننده آن، ایران یکی از محورها است، اما آنها موضوعات دیگری هم دارند که یکی از آنها به رقابت و رهبری جهان عرب و مسائل درونی آن مربوط است. خود این نشان می دهد عربستان حتی در همراه کردن کشورهای عرب و متحدان خود علیه ایران هم ناتوان بوده است. لذا جمع بندی همه اینها نشان می دهد اگر عربستان بتواند به شکلی برای ما ماجراهایی تولید کند که در دل آن برخوردها ما طرف مخاصمه با ابرقدرتی مانند امریکا باشیم خود را برنده ماجرا خواهد دانست. چون هیچ گونه چالش نظامی مستقیم میان ایران و عربستان قابل تصور نیست جز آنکه با یک حمله به سکوهای نفتی یا یک تهاجم هوایی اقدام نسنجیده ای بکند و امیدوار باشد که ماجرای کویت و عراق تکرار شود. یعنی چراغ سبزی از سوی امریکا دریافت کند و اقدامی شکل دهد.
⬅️ اگر به ظاهر صفحه شطرنج نگاه کنیم و خود را جای ترامپ بگذاریم سه گزینه می توانیم پیش رو داشته باشیم. گزینه اول شمال افریقا، گزینه دوم منطقه خلیج فارس و گزینه سوم سوریه است. گزینه افریقا دور از ذهن است و جدی نیست. برای اینکه در صدر توجهات قرار ندارد. در سومالی و نیجر وضعیت گروههای افراطی و طرفداران داعش خطر آنچنانی که منافع امریکا و غرب را تهدید کند وجود ندارد. در لیبی وضعیت می تواند کنترل شود. ارزیابی ها نشان می دهد با حل مسئله سوریه و عراق بخشی از داعش به لیبی بروند که در آنجا فرصتی خواهد بود که سر مار را به سنگ بکوبند. به نظر می رسد که افریقا می تواند یک گزینه باشد ولی جذابیت ندارد. گزینه دیگر ایران است که همه ویژگی های یک جنگ خوب را دارد. اولا منازعه در منطقه ای رخ می دهد که خصومت تاریخی در آن بسیار قدرتمند است. بصورت تاریخی ایرانی ها از اعراب متنفر هستند و اعراب هم از ایرانی ها خوششان نمی آید. این می تواند هیزم خشک جنگ را شعله ور تر کند. دوم اینکه در این منطقه پول وجود دارد. جنگ باید در جایی رخ دهد که طرفین بتوانند برای جنگ پول خرج کنند و اسلحه و مهمات بخرند. وقتی هم جنگی رخ می دهد مجاری رسمی با محدودیت روبرو می شود و شما برای تهیه مهمات باید چند برابر پول بدهید. سوم اینکه وقتی جنگ تمام می شود باید پول داشته باشند که کمپانی های بعدی برای ساخت و ساز به آنجا بیایند. چهارم اینکه دلایل تاریخی وقوع جنگ هم وجود داشته باشد و طبیعی جلوه کند. به نظر می آید که عامل پنجم هم عامل رسانه است. این منطقه در دید رسانه های مختلف است و اخبار مختلفی هر روزه از آنجا مخابره می شود.
⬅️ هر چند در ظاهر این منطقه و منازعه بین ایران و عربستان جذاب است ولی چون متغیرهای دیگری هم در آن دخیل است، منافع چین، ژاپن، فرانسه، انگلیس و آلمان، این منافع باعث می شود شاهد تزاحم و جنگ به راحتی نباشیم. دو نمونه روشن برای اثبات آن وجود دارد. اگر قرار بود در این منطقه جنگ شکل گیرد امریکایی ها به بویینگ و ایرباس اجازه سرمایه گذاری در ایران نمی دادند و یا شرکت توتال برای قرارداد بالای ۵ میلیارد دلار به ایران نمی آمد. اینها مشاوران بین المللی قدرتمندی دارند و این کمپانی ها لابی های بزرگی در سنا و کنگره و محافل سیاسی دارند و بدون نظر آنها عمل نمی کنند. اینکه وقتی مدیرعامل توتال به ایران می آید و با رئیس جمهور ملاقات می کند معنی آن این است که از جاهای بسیاری استعلام کرده است. لذا بر خلاف ظاهر بسیار نگران کننده، من معتقد هستم ایران سکوی تحول اقتصادی در بیست سال آینده خواهد بود. ما می توانیم بر اساس تمام نُرم های مطالعاتی اثبات کنیم که ایران یکی از کشورهایی است که شاهد رونق و شکوفایی اقتصادی خواهد بود. زیرا که جهان نیازمند رونق و شکوفایی اقتصادی است. ما در همسایگی ۴۰۰ میلیون نفر در CIS زندگی می کنیم. ما می توانیم حس جاه طلبی چینی ها را تحریک کنیم. می توانیم با کار و سرمایه گذاری مشترک با چینی ها و اروپایی ها از بازار خوبی که در ایران و منطقه وجود دارد استفاده کنیم. همچنین ما می توانیم با ترکیب سیاست ظریف- سلیمانی یک ترکیب متعادلی ایجاد کنیم که با زبان ظریف با جهان سخن بگوییم و با تدبیر سلیمانی از منافع امنیتی کشورمان دفاع کنیم و در هیچ کدام آنها مبالغه یا زیاده روی نکنیم.
⬅️ هر اتفاقی که در سوریه اتفاق می افتد بدون نظر و رضایت روسها امکان پذیر نیست و طبیعتا ما هم بخشی از جریان هستیم. البته نقطه ضعفی که داریم این است که در بحران سوریه ما طرف اصلی گفت و گوها قرار نمی گیریم. ما در ذیل گفت و گو ها با روسیه قرار می گیریم. لذا در آنجا هم کار برای امریکا راحت نخواهد بود ولی در یک دورنمای قابل تصور می توان سوریه ای را تصور کرد که بشار اسد نباشد ولی حزب بعث همچنان در قدرت باشد، معنی آن این است که پرستیژ امریکا حفظ می شود چون اسد می رود و از طرفی رضایت روسیه و ایران هم جلب می شود که دولت مورد نظر آنها در قدرت می ماند.
⬅️ ما در دوره اصلاحات به یک توافقنامه امنیتی با عربستان رسیدیم. چیزی که بی سابقه بود. بهبود روابط از دوره آقای هاشمی شروع شد و در دروه خاتمی تداوم پیدا کرد و متاسفانه به علت سیاستهای غلط دوره احمدی نژاد ما وارد یک دوره بحرانی شدیم و فکر می کنم که هم روحانی و هم ظریف ظرفیت این را دارند که کمک کنند دو کشور هر چه بیشتر از تنازع و درگیری فاصله بگیرند و به یک رابطه توام با احترام متقابل برسند.
⬅️ در ایران دو جناح جدی اصلاح طلب و اصولگرا وجود دارد. اگر اصلاح طلبها فکر کنند حذف اصولگرایی به نفع آنها است خطای وحشتناکی کردند یا جناح اصولگرا که قسمتی از آن تلاش کرد اصلاح طلبها را حذف کنند ولی آنها با استراتژیهای جدید و تحلیلهای روز چند انتخابات را پیروز شدند. هر دو گروه باید متوجه شوند که به زبانی با مخاطب سخن بگویند که افکار عمومی آنرا بپذیرد و به شکست و پیروزی های هم احترام بگذارند. یک جریانی وجود دارد که اگر ریشه های آن را دنبال کنیم به اصولگرایی نمی چسبد و جریان نو کیسه ای از راه رسیده و افراطی است. هر وقت هر کسی بیشتر فحش داد باید بیشتر به آن شک کرد. اینهایی که امروز به قیمت از بین بردن پرستیژ و احترام جایگاه هایی مانند رهبری، رئیس جمهور و دولت و مجلس و ساختار نظام به هر قیمتی عمل میکنند آنها را خیر خواه نمی دانیم و رصد کردن دستگاهای مختلف خارجی نشان می دهد که آنها دنبال شکاف هستند ولی می دانند که اکثریت مردم صلح طلب هستند، به نظام اعتقاد دارند و همه سازوکارها را درون نظام تعریف می کنند. لذا چپ و راست اگر با خطر بیرونی مواجه شوند خیلی سریع اختلافات را کنار می گذارند. از این رو این چیزها با اینکه مذموم است اما خیلی جدی و خطرناک نیست و همه باید کمک کنند تا نظام از فضای بغرنج منطقه ای به سلامت عبور کند.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰